آکادمی و موسسه علمی پژوهشی ابن سینا

انجام پایان نامه با موضوع آموزش مجازی

خلاصه يافته هاي حاصل از سوال دوم تحقيق و بحث در مورد آن: 
ميزان آمادگي دانشجویان براي استفاده از آموزش مجازي تا چه اندازه است؟ 
از بررسي سوال دوم با توجه به جداول4-32 تا4-35،چنين استنباط مي شود كه آمادگي دانشجويان براي استفاده از آموزش مجازي در سطح بالايي مي باشد. نتايج انجام پایان نامه با موضوع آموزش مجازی حاضر نشان مي دهد كه اكثريت آنها در حد متوسطي با اين آموزش آشنايي دارند هر چند ميزان استفاده آنها از اينترنت در هفته قابل توجه نيست.نزديك نيمي از آنها ،كمتر از 5 ساعت در طول هفته از اينترنت استفاده مي كنند. اما ميزان آشنايي دانشجويان با رايانه در سطح قابل قبولي مي باشد، به طوري كه اكثر آنها توانايي كار با پست الكترونيكي و توانايي جستجو در اينترنت را دارند. از طرفي در زمينه ميزان آشنايي دانشجويان با زبان انگليسي، اكثريت آنها در حد متوسط به بالا با اين زبان آشنا هستند. ضمن آنكه دانشجويان علاقه مندي خود را به تحصيل در اين نوع سيستم آموزش اعلام داشته اند. تمامي موارد ذكر شده از پايه هاي آمادگي دانشجويان براي استفاده از آموزش مجازي مي باشد. 
از آنجا كه آشنايي با آموزش مجازي از مولفه هاي آمادگي براي استفاده از اين نوع آموزش مي باشد، اظهارات دانشجويان نشان مي دهد كه آشنايي آنها با اين مقوله در حد متوسط و تقريباً قابل قبول مي باشد. حدود يك سوم از آنها حتي مطالبي را در اين باره مطالعه كرده اند. اين نتيجه با نتايج پژوهش سهرابي (83-82) مطابقت ندارد. گرچه در پژوهش سهرابي،پاسخ دهندگان معلمان هستند و در پژوهش حاضر، دانشجويان مي باشند. اما در زمينه استفاده از اينترنت، با اينكه بسياري از دانشجويان آشنايي استفاده از رايانه و بهره برداري از دنياي اينترنت را دارند،اما ميزان استفاده آنها از اينترنت در طول هفته، چندان قابل توجه نيست. به نظر مي رسد از عوامل آنرا مي توان نداشتن يارانه شخصي دانست. چرا كه همان گونه كه در بخش توصيفي، جدول4-19 نشان داد اكثريت آنها فاقد رايانه شخصي بوده اند. نداشتن امكانات موثر براي استفاده از اينترنت نيز،عامل ديگر مي باشد. همانطور كه جدول 4-20در بخش توصيفي،نشان داد اكثريت دانشجويان تنها امكان استفاده از دستگاه كامپيوتر با امكانات معمولي را دارند. 
براي اجراي آموزش مجازي بهتر است دانشجويان به زبان انگليسي تسلط داشته باشند تا بتوانند از منابع عظيم اطلاعاتي والكترونيكي استفاده نمايند. طبق نتايج داده ها، دانشجويان، از نظر آشنايي به اين زبان در سطح خوبي هستند، اما به نظر مي آيد كه براي بهره برداري هر چه بهتر و آسانتر از اين سيستم آموزشي، مي بايست براي دانشجويان دوره ها ،قبل از شروع ترم تحصيلي كلاس هاي پيش نياز زبان گذاشته شود. علاقه مندي نيز از مولفه هاي ديگر است كه در ميزان آمادگي براي تحصيل در سيستم آموزش مجازي، تأثير بسياري دارد. يافته ها حاكي از آن است كه اكثريت گروه دانشجويان علاقه مندي خود را پيرامون تحصيل در اين سيستم اعلام داشته اند. به نظر مي رسد موقعيت جغرافيايي دانشگاه علامه طباطبايي كه در غربي ترين نقطه شهر تهران قرار دارد، عدم اجبار حضور به موقع در كلاس هاي درسي، امكان استفاده از مطالب درسي در هر زمان و مكان، كاهش هزينه هاي مالي و زماني مربوط به رفت وآمد، كاهش هزينه هاي مربوط به اجاره بهاي خوابگاه و... از عوامل علاقه مندي دانشجويان به اين سيستم آموزش مي باشد. 
با توجه به تحقيقات متعددي كه پيرامون مقايسه دانشجويان دوره هاي آموزش مجازي (الكترونيكي) با دانشجويان كلاس هاي سنتي به عمل آمده است، اكثر نتايج حاكي از آن بوده كه دانشجويان دوره هاي مجازي رضايت بالايی از برگزاري اين دوره ها داشته اند. همانند تقي زاده (1387) كه در تحقيق خود با نام"مقايسه آموزش الكترونيكي در پيش بيني تغييرات خلاقيت و پيشرفت تحصيلي دانشجويان دانشگاه پيام نور در سال تحصيلي 87-86 "به اين نتيجه رسيد كه هم خلاقيت و هم پيشرفت تحصيلي دانشجويان دوره هاي مجازي بيشتر از دانشجويان كلاس هاي سنتي بوده است. بر اين اساس و نيز بر اساس مزاياي ديگر آموزش مجازي كه در مباني نظري توصيف شد و از آنجا كه دانشجويان براي استفاده از آموزش اظهار آمادگي كرده اند، بهتر است مسئولين دانشگاه و دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي، از تجارب ديگر دانشگاه ها كه سالهاست در اين مسير، گام نهاده اند استفاده كرده و با پشتوانه هاي محكمي اين مسير را بپيمايند. 
خلاصه يافته هاي حاصل از سوال سوم تحقيق و بحث پيرامون آن:
ميزان آمادگي اساتيد براي پياده سازي آموزش مجازي تا چه اندازه است؟ 
با عنايت به جدول4-36 ،نتايج نشان مي دهد كه آمادگي اساتيد براي پياده سازي و استفاده از آموزش مجازي در دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي در سطح بالايي مي باشد. طبق پاسخ اساتيد، آنها اعلام كرده اند كه روش ارتباطي شان با دانشجويان بيشتر از طريق ارتباط رو در رو مي باشد، تا ارتباط به كمك فناوري و نيز اكثريت آنها معتقدند در پنج سال آينده گسترش دانشكده در حد زيادي با تاكيد بر نوآوري در ياددهي- يادگيري میسر خواهد بود. اعتقاد به اينكه كتابخانه ديجيتالي در حد زيادي مي تواند جايگزين مناسبي براي كتابخانه هاي سنتي باشد و اظهار علاقه مندي به تدريس در دانشگاه مجازي، از مولفه هایي ست كه منعكس كننده آمادگي اساتيد براي اجرا و بهره برداري از سيستم آموزش مجازي باشد. البته در اين راستا از نظر اساتيد، نقش رهبري دانشگاه،انكارناپذير است. 
همانگونه كه اساتيد بيان داشته اند، ارتباط ميان دانشجويان و اساتيد در دانشكده، كمتر متأثر از فناوري هايي چون اينترنت مي باشد و بيشتر به صورت حضوري انجام مي پذيرد. به نظر مي رسد اين امر محدوديت هايي را در ميزان اين ارتباط ايجاد مي سازد.چرا كه دانشجويان و اساتيد ناچارند براي برقراري ارتباط با يكديگر، در دانشكده حضور به هم برسانند. در حاليكه از مزيت هاي استفاده از فناوري اطلاعاتي و ارتباطي آن است كه طرفين ارتباط براي ايجاد رابطه،حتماً نيازي به حضور فيزيكي در كنار هم ندارند. خدماتي چون پست الكترونيكي و چت كردن، مرزهاي جغرافيايي را در مي نوردد و ارتباط را هر چه سريعتر و آسانتر در هر زمان و مكاني فراهم مي آورد .اما در عين حال لازم است حمايت و پشتيباني بيشتري از دانشجويان در اين زمينه به عمل آيد، زيرا در ارتباطات مجازي ميزان پشتيباني ضعيف است كه اين امر با نتيجه پژوهش قائدي (1385) با عنوان «ارزشيابي برنامه درسي مجازي در رشته مهندسي كامپيوتر گرايش فناوري اطلاعات از ديدگاه اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علوم و صنعت ايران» مطابقت دارد. 
نوآوري در ياددهي- يادگيري از عوامل موردتاكيد دانشكده ،در پنج سال آينده از نظر اكثر اساتيد ،بوده است از آنجا كه اين نوآوري شامل روش هاي تدريس و آموزش مي باشد و آموزش مجازي نيز از روش هاي نوين آموزشي است، به نظر مي رسد كه مي توان بيان داشت آموزش مجازي از مواردي خواهد بود كه دانشكده بخواهد در راستاي اجراي آن گام هايي بردارد. البته در اجراي سياست هاي مربوط به آموزش مجازي، رئيس دانشگاه مي تواند نقش رهبري داشته باشد ،چرا كه تخصيص بودجه لازم و صدور مقررات لازم در اين زمينه از ابزارهاي موثر و قدرتمندي است كه در دست رئيس دانشگاه مي باشد و اوست كه مي تواند در اين زمينه نقش مهره اصلي را داشته باشد. داودي ممقاني (1385) نيز در تحقيق خود به اين نتيجه رسيده است. 
كتابخانه مجازي يا ديجيتالي مي تواند جايگزين مناسبي براي كتابخانه هاي سنتي باشد. مي توان بيان داشت كه اساتيد علاقه مند به استفاده از اين نوع كتابخانه ها به جاي سنتي مي باشند. همانگونه كه ذكر شد دانشجويان نيز علاقه مندي به استفاده از كتابخانه مجازي را از پارامترهاي موثر در پياده سازي آموزش مجازي دانسته اند، علاقه مندي به تدريس در دانشگاه مجازي نيز ديگر عاملي است كه در اجراي اين نوع آموزش نقشي تسهيل كننده بر عهده دارد. اصولاً علاقه مندي به يك موضوع موجب ايجاد انگيزه مي گردد و انگيزه به نوبه خود موجب كاهش مقاومت در برابر تغييرات مي گردد. با توجه به علاقه اساتيد مي توان گفت كه تصميم بر پياده سازي آموزش از جانب اين گروه مي تواند حمايت گردد. 

خلاصه يافته هاي حاصل از سوال چهارم تحقيق و بحث در مورد آن : 
نظرات اساتيد دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي در خصوص آموزش مجازي چيست؟ 
از بررسي سوال چهارم تحقيق با توجه به جداول4-37 تا 4-40 مي توان چنين بيان نمود كه اكثر اساتيد موافق پياده سازي آموزش مجازي در دانشكده مي باشند. يعني علاوه بر آمادگي براي اجراي آن كه در مبحث قبلي اشاره شد، نسبت به اين مقوله، نظر مثبتي دارند. از منظر گروه اساتيد اصولاً راه اندازی دانشگاه مجازي در كشور مي بايست در مقياس محدود و سپس توسعه تدريجي آن آغاز شودو اين روند هم اكنون در كشور در حال توسعه و ارزشيابي مثبت است. پيرامون مبحث آموزش مجازي در دانشكده، رقابت هاي ناشي از موسسات آموزش عالي داخل و خارج از كشور،بر خط مشي هايي دانشكده در اين زمينه،اثرگذار است و در آينده از مورد تاكيد ترين موارد از سوي دانشكده، انجام تحقيقات و گسترش از طريق داير نمودن رشته هاي جديد و از طريق تحصيلات تكميلي خواهد بود. از آنجا كه از نظر اساتيد ،آموزش مجازی، مسئله تقاضا براي آموزش عالي را حل مي كند و ارزشيابي از آموخته هاي دانشجويان در اين نظام منطبق بر توانايي آنها در شرايط واقعي است و دانشگاه مجازي فرصت هاي جديدي براي دسترسي به آموزش عالي را فراهم مي كند و موجب افزايش كيفيت در آموزش و يادگيري و ابزار جهاني شدن است، پس موافقت آنها براي پياده سازي آموزش مجازي دور از انتظار نيست. هر چند معتقدند اين آموزش مانع كسب مهارت هاي اجتماعي و برقراري ارتباط رو در رو با دانشجويان است و عدم توانايي دانشجو در استفاده از فناوري موجب كاهش ميزان يادگيري و بالتبع انگيزه يادگيري مي شود، اما با اين حال باز هم اين نظام آموزشي مزاياي بيشتري نسبت به معايبش دارد و نمي توان گفت شعار آن، در هر كجا و هر زمان غيرمنطقي است. آنها معتقدند مقطع كارشناسي ارشد مقطع مناسبي براي راه اندازي اين آموزش است.

جهت دانلود فایل کامل کلیک کنید

در صورت نیاز به مشاوره در زمینه انجام پایان نامه با موضوع آموزش مجازی با ما در ارتباط باشید.