جنبش زنان به عنوان موضوع جهت انجام پایان نامه علوم اجتماعی در این بخش با استفاده از نمونه فصل 5 آموزش داده می شود. علاقه مندان به انجام پایان نامه با محوریت جنبش زنان می توانند با مطالعه این نمونه که در سال 87 در دانشگاه علامه دفاع شده است کار نگارش پایان نامه خود را پیش ببرند. دانشجویان می توانند با ذکر منبع از این فایل در انجام پایان نامه با محوریت جنبش زنان خود استفاده نمایند.
در مورد جنبش زنان در ايران، به عنوان موضوع اصلي اين تحقيق نيز تلاش شد تا چنين رويكردي اتخاذ شود. بطوريكه ابعاد مختلف اين جنبش با تمركز بر معاني ذهني كنشگران آن مورد بررسي قرار گرفت. حال، بر اساس يافتههاي اين تحقيق، مي توان گفت كه جنبش زنان در ايران، شبكهاي از سازمانها و كنشگران در زمينه مسائل و مشكلات زنان است كه با طرح مطالبات و خواستههاي مشخصي، با ابزاري مدني و مسالمتآميز در فضاي جامعهمدني دست به كنش اعتراضي جمعي ميزنند. آنها همچنين ادبيات و گفتماني را ترويج ميكنند كه از يك سو توضيح دهنده و مشروعيتبخش مطالبات و اعتراضاتشان است، و از سوي ديگر هويت مدافعان حقوق برابر زن و مرد را تعريف ميكند. در واقع، در اين تعريف به سه خصيصه جنبش زنان اشاره شده است:
الف) سازمانها و شبكه روابط: جنبش زنان ايران مانند بسياري از جنبشهاي اجتماعي ديگر مبتني بر نهادهايي است كه در فضاي جامعه مدني مستقر شدهاند و تامين كننده امكانات و منابع لازم براي كنش جمعي هستند. البته، كنشگران فردي نيز در جنبش زنان ايران نقشهايي ايفا ميكنند، اما اساس اين جنبش بر روابط گروهي متكي است. روابطي كه لزوماً از ساختاري بوروكراتيك و سلسله مراتبي پيروي نميكند؛ چراكه برآيند رقابت و همكاري ميان گروههاي مختلف، الگوي اين روابط را به سمت ساختاري شبكهاي و افقي سوق ميدهد. با اين وجود، در سطح اين شبكه گسترده مي توان به برجستگيهايي اشاره كرد كه در واقع همان جريانهاي فعال جنبش زنان هستند (سازمانها و شبكه روابط جنبش زنان در ايران در بخش سوم فصل چهار، تحت عنوان جريانشناسي جنبش زنان به تفصيل مورد بحث قرار گرفتند).
ب) اعتراضات و كنشهاي جمعي: شبكه روابط دروني جنبش زنان عموماً به سادگي توسط ناظران و مخاطبان بيروني رويت نميشود؛ در واقع، جنبش زنان وقتي ديده ميشود كه دست به كنشجمعي و اعتراضي بزند. اين كنشهاي اعتراضي معمولاً بر اساس ائتلاف-برنامههايي كه در قالب جريانهاي مختلف جنبش زنان تدوين شده اند، شكل ميگيرند. اشكال گوناگوني از سياستهاي خياباني و اقدامات رسانهاي، مجموعه كنشهاي جمعي جنبش زنان در ايران به شمار ميآيد. اين كنشهاي جمعي، عموماً براي طرح اهداف و مطالبات جنبش در فضاي جامعه مدني به كار ميروند (كنشهاي جمعي برجسته جنبش زنان در ايران در بخش وقايعنگاري در فصل چهارم و همچنين به عنوان يكي از معاني ذهني كنشگران جنبش زنان مورد بحث قرار گرفتند).
ج) ادبيات و گفتمان زنان: مجموعه چارچوبهاي تفسيري و هويتهاي موجود در جنبش زنان ايران نشانگر ادبيات و گفتمان ويژهاي است كه اين جنبش را در فضاي نمادين متفاوت نشان ميدهد. به عبارت ديگر، جنبش زنان ايران با ارائه تفاسيري جديد و بديل از وضعيت زنان، مشكلات و مطالبات آنها، چگونگي تغيير وضعيت و رسيدن به اين مطالبات، و جايگاه اين جنبش در تحقق اين مطالبات، نوعي ادبيات را توليد و توزيع ميكند كه براي اين جنبش مشروعيتبخش و براي مخالفانش ايجاد كننده بحران مشروعيت است. بعلاوه، چنين ادبياتي تلاش دارد تا دامنه كنشگران و هواداران جنبش را از ميان جمع كثير مخاطبان بيطرف، افزايش دهد. عموماً اين ادبيات و گفتمان بديل بواسطه كنشهاي اعتراضي جنبش در سطوح گسترده تبليغ و ترويج ميشود؛ اما به تعبير ملوچي، كارخانه ساخت و توليد اين ادبيات، همان شبكه روابط و گروههاي ناپيداي درون جنبش زنان است (ادبيات و معاني ذهني كنشگران جنبش زنان در بخش چهارم و پنجم از فصل چهار، توضيح داده شدند).
سه ويژگي فوق را ميتوان عناصر «عام» و كلي تشكيل دهنده جنبش زنان در ايران دانست كه با بسياري جنبشهاي اجتماعي ديگر در ديگر كشورها نيز مشابهتهاي بالايي دارد. اما، از آن جهت كه جنبشهاي اجتماعي عموماً پديدههايي بسيار متكثر هستند، در نتيجه، ويژگيهاي ديگري باقي ميمانند كه در اين تعريف عام و كلي، اشارهاي به آنها نشده است. به عبارت ديگر، براي شناخت بهتر ماهيت جنبشهاي اجتماعي در ايران بايد به بافت و ساخت جامعه ايران نيز توجه داشت. بر اساس چنين رويكردي، ميتوان استدلال كرد كه عناصر خاص و متفاوت جنبش زنان در ايران – يعني آن چيزهايي كه در نظريهها يا تعاريف نيامده است – در واقع همان عناصري هستند كه ميتواند ما را به فهم و شناخت آن چيزي نزديك كند كه در جامعه ايران اتفاق ميافتد. از اين نظر، در اين تحقيق نيز مسائلي وجود داشت كه ميتوان به عنوان ويژگيهاي «خاص» جنبش زنان در ايران، از آنها ياد كرد:
الف) مسئله مذهب: چگونگي موضعگيري و تنظيم رابطه با امور مذهبي همواره يكي از مسائل كنشگران جنبش زنان در ايران بوده است. در واقع، به دلايل متعددي از جمله اختلاط سنتها و رسوم مردسالارانه با برخي برداشتها از مذهب، كنشگران جنبش زنان در ايران همواره با سطوح و قرائتهاي مختلفي از مذهب سر و كار داشته و دارند. اين مسئله، بويژه با روي كار آمدن حكومتي مذهبي بسيار تشديد شده است؛ بطوريكه كنشگران جنبش زنان حتي اگر خود نخواهند ناگزير از مواجه با مذهب هستند. اگرچه دوگانه اي قديمي به دليل تقابلهاي عمدتاً سياسي در ميان كنشگران جنبش زنان، آنها را به دو گروه اسلامگرا يا لائيك تقسيم مينمود؛ اما بايد اذعان داشت كه اين دوگانه با چالشهاي بسياري مواجه شده است. در واقع، نوع ديگري از نگاه به مذهب در ميان كنشگران جنبش زنان بوجود آمده كه به جاي سكوت و طفره رفتن يا پذيرش و تقيد در برابر مسئله مذهب، سعي ميكند به شيوهاي فعالانه بر حقوق زنان تاكيد كند. و در اين بين مخاطب و بويژه مراجع مذهبي را در موقعيتي قرار دهد كه قرائتهاي مترقي از اسلام را ترويج دهند. نتيجه اين نگاه جديد به تغيير دوگانه لائيك/مذهبي منجر ميشود، چراكه ديگر مسئله كنشگران، عقايد مذهبي يا غيرمذهبي مخاطبان نيست، بلكه مسئله آنها همراهي يا ناهمراهي با حقوق زنان است. حال، اين همراهي از موضع سكولار باشد يا از موضع اسلامي (اين مسئله در بخش پنجم از فصل چهار تحت عنوان چالشهاي كنشگران جنبش زنان مورد بررسي قرار گرفت).
ب) قدرت دولتي و مسئله امنيت: اگرچه عموم كنشگران و جريانهاي جنبش زنان در ايران مخالفت اصلي خود را «نظام مردسالاري» در معناي عام (اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي) آن ميدانند، اما به دليل بزرگي ساخت حكومت در ايران، اين ساخت سياسي به نمادي از مردسالاري در جامعه تبديل شده و عموماً در برابر جنبش زنان قرار ميگيرد. البته، عموم كنشگران جنبش زنان به دليل فشارهاي اين ساخت تلاش ميكنند كه از مواجه مستقيم با آن بپرهيزند و فضاي عمل خود را در جامعه مدني تعريف كنند، اما اين ساخت قدرتمند است كه جنبش زنان را در موقعيتي تقابلي قرار ميدهد. در واقع، محدوديتها و فشارهاي سياسي يكي از عوامل بسيار تاثيرگذار بر روند حركت كنشگران جنبش زنان در ايران است. البته، در ساير كشورها نيز فعالان اجتماعي با برخوردهاي سياسي مواجه هستند. و نميتوان با قطعيت گفت كه شرايط ايران استثناء است. اما تفاوتهايي در مورد ايران قابل توجه است. بطوريكه، باز يا بسته بودن شرايط سياسي در شكلدادن به نحوه عملكرد جنبش زنان در ايران نقش مهمي دارد. از اين نظر، مفهوم «ساخت فرصتهاي سياسي» براي توضيح برخي پيشرويها و عقبنشينيها در جنبش زنان ايران راهگشا است. اما همين مفهوم نيز با همان نسبتي كه براي ديگر جنبشها در ديگر كشورها قابل استفاده است، در مورد جنبش زنان در ايران جنبههاي ديگر پيدا ميكند. اما در مورد فشارهاي سياسي بايد به يك تفاوت ديگر نيز اشاره كرد. اگر در ديگر كشورها، جنبشهاي اجتماعي عموماً در زمان كنش بيروني با نيروهاي پليس مواجه هستند، در ايران، علاوه بر چنين برخوردهايي، دستگاههاي اطلاعاتي نيز به مقابله، كنترل و سركوب جنبش زنان ميپردازند. و اين مسئله صرفاً محدود به زمان كنشهاي اعتراضي در عرصه عمومي نيست، حتي زماني كه كنشگران جنبش در حال بسيج منابع و شبكهسازي هستند، اصليترين نيرويي كه سعي در كنترل و محدود كردن آنها دارد، همين دستگاههاي اطلاعاتي هستند. شيوههاي كنترل و سركوب آنها، از تهديدهاي تلفني تا بازداشت و محكوميت در دادگاه تنوع دارد، و عموماً تلاش ميكنند جنبش را پيش از آنكه بخواهد وارد كنش اعتراضي شود، متوقف كند. در واقع، جنبش زنان ايران خواه ناخواه جنبههايي سياسي و امنيتي دارد كه به دليل حساسيت نظام حاكم بر نمادها و مناسبات جنسيتي اين جنبهها به سرعت ميتواند فراگير شود. اين مسئله، به شدت امنيت فعاليت كنشگران جنبش زنان را به خطر مياندازد بطوريكه ميتواند كاملاً به فلج شدن آن بيانجامد، از اين رو جريانهاي مختلف اين جنبش تلاش ميكنند تا از تقابل با اين ساخت سياسي پرهيز كنند (در بخشهاي چهارم و پنجم فصل چهار به اين موضوع پراخته شده است).
ج) اهميت رسانهها: همانند بسياري از جنبشهاي اجتماعي جديد، ابزارهاي رسانهاي نقشي جدي در بسيج، سازماندهي و كنش جمعي دارند. در اين ميان، نقش رسانههاي اينترنتي و تعاملي روز به روز در حال افزايش است، بطوريكه به فضاي اصلي گفتمان سازي و ترويج ادبيات و هويت جنبش تبديل شده است. اما اين ويژگي در مورد جنبش زنان در ايران از اهميتي بيشتر برخوردار است. از يك سو به دليل مردانه بودن فضاهاي عمومي، و از سوي ديگر به دليل محدوديتهاي رسانههاي متعارف به علت بسته بودن ساخت سياسي، استفاده از اينترنت در جنبش زنان ايران بسيار رواج دارد. گروههاي مختلف جنبش زنان و حتي كنشگران فردي اين جنبش در قالب سايتها و وبلاگهاي اينترنتي به طرح خواستهها، مسائل، و معاني ذهني خود ميپردازند. بعلاوه، چنين موقعيتي زمينه را براي تقويت هويتهاي فردي در جنبش زنان ايران بسيار بالا برده است. اگر در گذشته براي اينكه كنشگران بصورت فردي شناخته شوند، لازم بود تا سالها در عرصههاي مختلف فعاليت كنند، و با هويتهاي گروهي و جمعي همنوا شوند، اما امروز امكانات اينترنتي اين فرصت را ايجاد كرده است كه در مدت زماني كوتاه، افراد بتوانند خود را به عنوان كنشگراني مشهور در جنبش زنان ايران مطرح سازند. تاجائيكه ميتوان اين پديده پيش رونده را چالش جديد براي كنشگران اين جنبش برشمرد.
در مجموع، مي توان اين سه ويژگي را جزء عناصر خاص جنبش زنان در ايران دانست. اگرچه مسلماً وقتي به جزئيات نزديك ميشويم، موضوعات بسياري هستند كه ميتوانند ديده شوند، اما بر اساس يافتههاي اين تحقيق، عناصر بر شمرده از اهميتي بيشتر برخوردارند.
شايد بتوان به سه دسته از مشكلاتي كه در جريان انجام پایان نامه با محوریت جنبش زنان حاضر وجود داشت اشاره كرد. نخست، مشكلات مربوط به پيش فرض هاي اوليه محقق است كه در طول انجام مصاحبه ها در برخي مواقع باعث ايجاد سوگيري هايي مي شد، اما اين مسئله به تدريج با باز تر كردن چارچوب سوالات تحقيق مرتفع شد. دسته دوم مشكلات، مربوط به نگراني مصاحبه شوندگان بود كه به دليل فضاي سياسي موجود، برخي از آنها نسبت به ابراز راحت عقايدشان ترديد داشتند. و سومين مورد از مشكلات، عدم دسترسي راحت به برخي منابع «غيررسمي» در مورد گروه هاي مختلف زنان بود. در مجموع، چنين مشكلاتي در جريان تحقيق تا جايي كه امكان داشت بر طرف شدند، اگرچه هيچ زمان نمي توان ادعا كرد كه اين تحقيق بدون نقص و كامل است. در واقع، تحقيق انجام شده، تنها در حد مدخلي براي ورود به بحث ها و پژوهش هاي جدي تر در حوزه جنبش زنان در ايران مي تواند باشد. از اين رو، مي توان پيشنهاداتي براي تحقيقات و پژوهش هاي آينده ارائه داد. با اينكه اين تحقيق بيشتر بر معاني ذهني كنشگران جنبش زنان متمركز بود، اما ضرورت هاي عملي سبب شد كه «مختصات عيني» جنبش زنان نيز در بخش جداگانه اي مورد بررسي قرار گيرد. به عبارت ديگر، در جريان تحقيق مشخص شد كه خصوصيات عيني جنبش زنان يكي از موضوعاتي است كه كمتر كاويده شده، و بررسي اين خصوصيات براي آغاز تحقيق در مورد جنبش زنان، مرحله اي ضروري است. در واقع، بر مبناي اين مختصات عيني است كه مي توان به معاني ذهني پرداخت. با اينكه در انجام پایان نامه با محوریت جنبش زنان حاضر، در حد نياز مختصات عيني جنبش زنان مورد كاوش قرار گرفت، اما تحقيق در اين خصوص همچنان مسئله اي ضروري به نظر مي رسد. به عبارت بهتر، چشم انداز تحقيقات در آينده مي تواند بيشتر بر مبناي شناسايي اين مختصات عيني ترسيم گردد. از سوي ديگر، همانگونه كه پيشتر نيز اشاره شد، ثبت اسناد «غير رسمي» مربوط به جنبش زنان نيز يكي از مسائل مهمي است كه براي هر تحقيقي در اين خصوص، امري پايه اي محسوب مي شود.
در صورت نیاز به مشاوره در زمینه انجام پایان نامه با محوریت جنبش زنان با ما در ارتباط باشید.
انجام پایان نامه مدیریت برندینگ با ابن سینا اگر دانشجو یا پژوهشگری هستید که به [...]
آکادمی ابن سینا؛ همراه مطمئن شما در انجام تحقیق دانشجویی آیا در جستجوی یک مرکز [...]
انجام پاورپوینت رساله دکتری اگر به دنبال انجام پاورپوینت رساله دکت [...]
برگزاری تکمیل ظرفیت آزمون استخدامی آموزش و پرورش 1403؛ به زودی [...]
همراه ما باشید با آخرین اخبار پژوهشی کشور در بهمن ماه 1402. [...]
جدیدترین اخبار علمی کشور را می توانید اینجا در وبسایت آکادم [...]
آخرین اخبار علمی - پژوهشی کشور در ادامه به حضورتان ارائه می گردد. [...]